Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-29@06:53:40 GMT

پخمه پروری در سیستم مدیریت کشور

تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۴۳۴۳۷

پخمه پروری در سیستم مدیریت کشور

جملاتی با این مفهوم را بسیار شنیده ام و خوانده ام احتمالا شما هم: ما توسعه پیدا نمی کنیم چون مدیران ما بی سوادند! باندبازند! فاسدند! دنبال منافع شخصی اند. مشکل اصلی مملکت سوء مدیریت است! اینجوری که نگاه می کنی فرمول توسعه خیلی ساده است: مدیران را عوض کنید همه چیز درست می شود. اصولا ما دنبال جواب های آسان هستیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی با یک پدیده روبرو می شویم که نمی فهمیمش، حفره ای در مغز ما ایجاد می شود و تا این حفره را پر نکنیم آرام نمی شویم. و چون تعداد سوالات زیاد است و پیدا کردن پاسخ های درست هم دشوار است، بلافاصله دنبال جواب های آسان دم دستی کار را بنداز می گردیم. و چه چیزی بهتر از اینکه مشهودترین قسمت ماجرا یعنی آدم ها را پیدا می کنیم و تمام! و سپس آرام می گیریم.


کافیست در گوگل کلمه مدیران ناکارآمد را جستجو کنید. من چنین کردم 178 هزار نتیجه در یک چهارم ثانیه! و مدیریت ناکارآمد 69 هزار نتیجه در همان زمان! جالب نیست؟! اما دقیقا سوال اینجاست که اگر جواب توسعه نیافتگی ما این است ما یک سوال ساده اما بنیادی دیگر، باید بپرسیم چه می شود که نخبگان سر کار نمی آیند، چرا نخبگان له می شوند. چرا پخمگان می آیند و می مانند. (البته تاکید کنم بسیاری از مدیران دولتی که با آنان تعامل کرده ام هم باهوشند و هم فرهیخته)


استاد رضا قلی، نویسنده کتاب جامعه شناسی نخبه کشی در اواخر عمرش مصاحبه ای کرده و چند نکته جالب گفته: نخبگان مصلح در این کشور بسیار تنهایند. نه اینکه وطن‌پرستی در این کشور وجود نداشته باشد بلکه شرایط به‌گونه‌ای است که [نخبگان] قادر به عملی نیستند. نخبگان مصلح معمولا در مواجهه با انبوهی از افراد قرار می‌گیرند که منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح می‌دهند. بنابراین مصلحان یا همان نخبگان مصلح، نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و عرصه برای آنها تنگ خواهد شد. همین تعارضات بود که قائم‌مقام [و امیرکبیر] را در روزگاری از بین برد؛ و به قول میرزاتقی‌خان امیرکبیر برای نخبه اصلاح‌گر «ز منجنیق فلک سنگ فتنه می‌بارد.»


جواب را باید در ریشه ها جست. بنا به مشاهدات عینی و کاملا مبتنی بر تجربیات از نزدیک عرض می کنم که:
1) بسیاری افراد قدرتمند تمایلی ندارند در دولت کار کنند. چرا؟ کار کردن در دولت مختصات روانی خاصی می طلبد که هر کسی نمی تواند خود را با آن تطبیق دهد.
2) افراد بنا به ملاحظات غیرفنی دعوت نمی شوند یا کنار گذاشته می شوند: یکی به دلایل خانوادگی، دیگری به دلایل مذهبی، دیگری به دلایل امنیتی یا دعوت نمی شود یا کنار گذاشته می شود.
3) افراد مثله می شوند: فرض کنید که طرف از فیلتر اول (عدم تمایل) و دوم (عدم دعوت) رد شد، سازوکارهای بروکراتیک دولتی مانند ناظم سخت گیری است که هر مدیر خلاق تحول خواهی را بعد از مدتی ادب می کند و تبدیل می کند به ماشین عطف و پیرو (توضیح بیشتر برای آن ها که کار اداری نکرده اند که هر نامه ای که می آید را یا پاسخ می دهیم بدون کنش واقعی یا پیگیری می کنیم بدون کنشی)


4) افراد زود به زود عوض می شوند. فرض کنید که طرف وارد دولت شد، رشد هم کرد، پرونده برایش ایجاد نشد، خلاقیت و نشاطش را هم حفظ کرد در دام بعدی می افتد: تغییرات پیاپی مدیریتی. مثلا آموزش و پرورش هر سال یک وزیر عوض کرده! این یعنی تا آن پایین همه در معرض تلاطم قرار می گیرند.
5) افرادغیر فنی و غیرنخبه (بهترین متضاد نخبه فکر می کنم پخمه باشد) وارد می شوند: به مصیبت های فوق ورود افراد غیرفنی را هم اضافه کنید. طرف تا حالا یک روز در حوزه ایکس کار نکرده، بدون طی مراحل کارشناسی و تجربی، وزیر و وکیل و مدیر می شود.

کشتن نخبگان فقط حذف فیزیکی آنان نیست. نخبگانی که به دولت راه پیدا نمی کنند. نخبگانی که به خاطر بروکراسی دولتی، تعویض های پیاپی خلاقیت و جسارت خود را از دست می دهند. نخبگانی که مجبورند زیر دست پخمگان کار کنند، کشته می شوند حتی اگر نفس بکشند و پشت میزشان هم باشند. تبدیل می شوند به ماشین های باکلاس عطف و پیرو!

تجویز راهبردی
بارها نوشته و خوانده‌ایم که در کشورمان، مشکل مدیریت، ضعف مدیریت و سوءمدیریت وجود دارد. اما این اصل ماجرا نیست. این آدرس غلط است! مساله نظام نامطلوب حکمرانی؛ نهادهای کژکارکرد و از ریخت افتاده انتخابات و انتصابات است. اگر می خواهیم کشور توسعه پیدا کند، ما (یعنی جامعه) باید روی سازوکارها، سیستم ها و قواعدی پافشاری، تمرکز و مطالبه گری کنیم که؛
اولا: بهترین ها (نخبگان) را برای امر کشورداری جذب کند (مثل سنگاپور)
دوم اینکه: نظام پاداش ها کشورداران را به درستی طراحی کنیم تا بهترین ها بمانند و انگیزه داشته باشند (مثل کره جنوبی)
سوم اینکه: رسانه های آزاد بیشترین نظارت ها را بر کشورداران انجام دهد (مانند کشورهای اسکاندیناوی)

بیشتر بخوانید

ملوانان چرا حامله می شوند؟
من آقای گاو هستم!
دست کم یکی از این شش کارت را باید بکشی

*استاد دانشگاه و پژوهشگر

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1862150

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: فساد مالی فساد اداری توسعه پایدار توسعه علمی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۴۳۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روز ملی ایمنی در حمل و نقل و حسرت فرصت هایی که از دست می روند....

تین نیوز فروغ فاریابی :

تصادفات جاده ای در کشور، سالانه جان هزاران نفر از هموطنانمان را می گیرد و بسیاری را برای همیشه با معلولیت درگیر می کند.

هزینه های تصادفات علاوه بر اندوه و سوگ سنگین در غم جان های عزیزی که برای همیشه از دست می روند، خسارت های مادی سنگینی بر خانواده ها، جامعه، سیستم امداد و درمان، سیستم توانبخشی، و ....تحمیل می کند.

مطالعات بسیاری برای محاسبه همه جانبه  هزینه تصادفات انجام گرفته. در یک مطالعه حتی رنج و اندوه و فشارهای روانی حاصله از تصادف را ، تقویم به پول کرده و به هزینه های کمّی و ملموس افزوده اند. 

برآورد هزینه ها، یکی از راه هایی است که ابعاد هولناک سوانح را آشکار و کمک می کند تصمیمات بازدارنده و پیشگیرانه بهتری اتخاذ شود.  

در شرایط اقتصادی سختِ متاثر از تحریم های ظالمانه، و تورم کمر شکن، عزم مدیران و سیاستگذاران کشور باید هر چه بیشتر به سمت عقلانیت و دوراندیشی و دلسوزی برای مصرف درست ریال به ریال منابع کشور میل کند و سازمان برنامه بایستی با خساست و سختگیری منطقی نسبت به توزیع منابع و تخصیص بودجه اقدام کند و دستاورد اعتبارات را بازخواست کند. 

با انتشار بودجه سال ۱۴۰۳ ، باز هم ردیف های بودجه ای خاصی ذهن را آزار می دهد. 

۶۷۰ هزار میلیارد تومان بودجه نهادهای فرهنگی و دینی با عملکرد منفی یا نامعلوم!!!

در کنار آنها ۶۸ هزار و پانصد میلیارد تومان بودجه وزارت راه با این مقدار کاستی و نیاز و حوادث جاده ای و ریلی و زیرساخت های ناکافی و ....

پول هدر دادن نیست؟!

نهادهایی که چنین پولی را از جیب مردم جذب می کنند و شاید بیشتر از آن هم طلب می کنند آیا با توجه به عملکرد خود، در قبال مردم  احساس دین نمی کنند؟ 

حتی اگر سهم تقصیر  خطای انسانی در تصادفات بزرگ باشد، خود دلیل بی ثمری این نهادها در تربیت انسان های قانونمند و دیگرخواه و مسئول است. 

ای کاش برای یک سال بطور آزمایشی، همه این نهادهای تبلیغی و فرهنگی و مذهبی تعطیل شوند و بودجه آنها به بهبود ایمنی راه های کشور و نوسازی ناوگان عمومی درون شهری و برون شهری و بهبود سیستم های امداد و فوریت های پزشکی  اختصاص یابد.

اقلا آنها که می توانند خدمت ملموسی ارائه کنند ، در ارائه خدمات خود تقویت خواهند شد.

 

فروغ فاریابی وبلاگ‌نویس آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • آمادگی پلیس قم برای ساماندهی زباله‌ گرد‌ها
  • تامین زیرساخت‌های صادراتی مهمترین حلقه زنجیره ارزش
  • تجلی زندگی بر مدار مدیریت زمان
  • اولویت زنجیره ارزش بادام و آبزی‌پروری در چهارمحال و بختیاری
  • روز ملی ایمنی در حمل و نقل و حسرت فرصت هایی که از دست می روند....
  • پشتوانه‌سازی و قهرمان‌پروری از مهمترین برنامه‌های هیات اتومبیلرانی خوزستان
  • نقش نخبگان داخلی در حراست هوشمند از آسمان کشور ارزنده است
  • کوتاهی افراد ونهادهای مسئول درخصوص حجاب سبب ورود نیروی انتظامی شد
  • مخالفت یونان با تامین سیستم‌های دفاع هوایی اوکراین
  • افتتاح مدرسه هوشمند در شهر جدید سهند